مختص جامعه سینما:پوریا ذوالفقاری/«قابلیت تماشای فیلم با اعضای خانواده» از چه زمانی به یک کیفیت برای ارزشگذاری و تولید و اکران فیلمها بدل میشود؟ سینما در این دیار همیشه زیر ضربههای مشابه و مشابه با چندین کمابیش بوده است اما این یکی از خاطراتی نزدیکتر را هم زنده میکند.
در دوران معاونت سینمایی جواد شمقدری از سینماگران همیشه نزدیک به حاکمیت است که با شمقدری میانهای نداشتند به حوزه هنری کوچیدند. رضامیرکریمی آنجا یه حبه قند را به تهیهکنندگی خودش میسازد.
همایون اسعدیان و مازیار میری و محمدمهدی عسکرپور، بوسیدن روی ماه و حوض نقاشی و مهمان را داریم. هر سه به تهیه کنندگی منوچهر محمدی. (منوچهر شاهسواری هم کمی دیرتر در حوزه مزار شریف را تهیه کرد.) این سینماگران چهره های اصلی خانه سینما بودند. و خانه سینما به شکلی غافلگیرکننده در سال ۹۰ تعطیل شد. سالی که در ماه بهمن آن دوره جشنواره سیام فیلم فجر برگزار میشود.
.
در آن دوره از حوزه فیلم هنری «بوسیدن روی ماه» را به جشنواره معرفی کردند و هرشب هم برنامه «هفت» با اجرای فریدون جیرانی برای پوشش رخدادها و گفتوگوی حضوری یا تلفنی با سینماگران حاضر در جشنواره پخش میشد. در یکی از قسمتها منوچهر محمدی – به عنوان تهیهکنندهٔ بوسیدن روی ماه- روی خط برنامه هفت آمد و اعتراض کرد که: «باعث تاسف است که امسال چند فیلم با مضمون خیانت در خانواده به جشنواره آمده است.»
مدت کوتاهی بعد از حوزه هنری (که به محل تجمع متولیان زخمخوردهٔ خانهٔ سینما بدل شده بود) اعلام کرد در سال ۹۱ از اکران فیلمهای «ضدخانواده» خودداری خواهد کرد. در نوروز ۹۱ «خصوصی» یکی از دو فیلمی بود که از پرده پایین کشیده شد و در ادامه نام فیلمهای برف روی کاجها، پذیرایی ساده، من همسرش، چوبی، مادر هستم و بیخود و بیجهت به عنوان فیلمهای تحریمی مطرح شد.
فهمیدیم صفت «ضدخانواده» به آن مضمون خیانتی که محمدی گفته بود، مربوط است. انبوه بیانیه دادنها و تجمعهای سازندگان این فیلمها هم گرهی از کارشان نگشود و فیلمهای هریک با گرفتاری و مصیبتی اکران شدند. (اکران من مادر هستن به اعتراض و راهپیمایی و صفآرایی موافقان و مخالفان در خیابان رسیدند!) به این ترتیب «امکان دیدن فیلم با خانواده» شلاقی شد که هنوز هم گاه و بیگاه بر گرده سینمای ایران فرود میآید. سینمایی که در پیکرش دیگر جان و توانی هم نمانده.
.