برای جامعه سینما:پوریا ذوالفقاری/فیلم جدید محمد رسول اف را ندیده ام و پیشتر هم نظرم را درباره جوایز بین المللی گفته ام. اما وقتی دیدم جماعتی دارند دوباره عبارت «سیاه نمایی» را صیقل می دهند که به جان فیلم بیفتند، به این فکر کردم که اگر مثلا در کره جنوبی هم چنین رویکردی به سینما وجود داشت، چقدر راحت می شد پارازیت را تکه پاره کرد. مثلا .
«جناب بونگ جون هو، دست مریزاد. برای خوشایند چشم آبی های غربی، طبقه ای شریف را که در سرزمین تان با سیلی صورت شان را سرخ نگه می دارند، در حد مشتی متظاهر و دروغ گو و قاتل معرفی کردید. خانه های سرشار از صفای شان را شبیه فاضلاب تصویر نمودید و خودشان را آدمهایی که اگر پایش بیفتد از هیچ جرم و جنایتی رویگردان نمی شوند. واقعا چند در صد از طبقه ی فرودست کره جنوبی حاضرند کاری را بکنند که شخصیت های فیلم شما کردند؟ بله، حتما بین فرودستان مان هم موارد اینچنینی هست اما باز…
و باز فکر کردم حتی در آمریکا هم می شد با رویکرد این دوستان، پنبه ی فیلم تارانتینو را هم زد. «در روزی روزگاری در هالیوود، از آمریکا چه می بینیم؟ قهرمانی شکست خورده در هالیوود که برای ادامه ی زندگی، خود را به دامان سینمای درجه دوی ایتالیا می اندازد. از آن سرزمین دختری را به زنی می گیرد و آنجا خوشبخت می شود نه در سرزمین خودش. در مقابل آمریکایی ها چگونه اند؟
یک مشت هیپی معتاد بی اخلاق بی عرضه که کاری جز تن فروشی و نشئگی نمی کنند. شخصیت برد پیت هم که مثلا بناست همدلی برانگیزد، لمپنی ست که پیشتر زنش را کشته است. این هم آمریکای جناب تارانتینو. سکانسی که بردپیت و جوانان معتاد مقابل چشم زن ایتالیایی به جان هم افتاده اند و یک دیگر را تکه و پاره می کنند، برای بی آبروی ملی کفایت می کند. واقعا روزی روزگاری وطن دوستی!»
واقعا اینها اسمش نقد نیست دوستان. با این رویکرد سراغ هر فیلمی می توان رفت و همیشه می شود به اسم نقد فیلم گودرز را به شقایق ربط داد. به قول عرفا، به جای کاغذ سیاه کردن، دل سپید کنید. کمی بخوانید و بیاموزید. این رویکرد به سینما و این جست و جوی مداوم توطئه پشت هر پلان و هر سکانس، غم انگیزترین شکل مواجهه با اثر هنری ست.
One Comment
زهرااکبری
دقیقا این نقد نیست.
وگرنه آنچه میبینیم حوادث قابل تعمیم در هر کجای دنیا و هر ملیت و هویتی است.
نفس سینما درک موقعیت ها و همذات پنداری باشخصیت هاست. شخصا بارها و بارها خود را به با رویکردی مشابه به مثابه قهرمان فیلم، ناچار از چنان عملکردی دیده ام.