برای جامعه سینما:سیدرضا اورنگ/بازیگری، دنیای شگفت انگیزی است که بسیاری از مردم دوست دارند برای یک بار هم که شده آن را امتحان کنند. آدمیان به نوعی در صحنه زندگی نقش بازی می کنند، اما نقش آفرینی مقابل دوربین و رفتن روی پرده کار هر کسی نیست. بازیگر آینه ای است که هنر نویسنده و کارگردان را به مردم منعکس می کند.
اگر بازیگری نتواند این بازتاب را درست ارائه کند، فیلم دچار مشکل شده و مخاطبان آن را پس می زنند. بدون بازیگر فیلم داستانی وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت. بازیگری ترکیبی از استعداد ذاتی و آموزش درست است. یک بازیگر توانا کسی است که بتواند احساسات را تحت کنترل خود در آورد. بسیاری از فیلم های موفق مدیون نقش آفرینی بازیگران شان هستند. بازیگری رمز و راز بسیاری دارد که تنها معدودی از بازیگران به این رمز و راز پی برده و می برند، این نقش آفرینان همواره در حافظه مردم و تاریخ سینما ماندگار می مانند.
یکی از عناصر مهم موفقیت یک بازیگر «میمیک» چهره اوست. این عنصر در تئاتر کاربرد چندانی ندارد، زیرا بازیگر از مخاطبان دور است و خطوط چهره اش دیده نمی شود، اما در سینما و تلویزیون بسیار کارساز و مهم است. برخی از بازیگران توانایی بازی دارند، اما از «میمیک» مناسبی برخوردار نیستند، حرکات آنان بیشتر بیرونی و گل درشت است. برای همین در ذهن مخاطب باقی نمی مانند.
بازیگران بزرگ و ماندگار در جهان، چه مرد و چه زن از «میمیک» چهره مناسب و تأثیرگذار برخوردار بوده، هستند و خواهند بود. بازیگری که نتواند عواطف و احساسات را از طریق خطوط چهره به مخاطبان منتقل کند، به هیچ وجه مورد اقبال تماشاگران قرار نمی گیرد، حتی اگر بهترین بازی بیرونی را از خود نشان دهد.
برای همین است که در بسیاری از فیلم ها برای ارتباط بیشتر و تأثیر پذیری مخاطب، از بازیگران نماهای بسته و خیلی بسته می گیرند. اگر نقش آفرینی از توانایی مناسبی برای ارائه «میمیک» چهره برخوردار نباشد، نمی تواند انتقال دهنده حس به تماشاگر باشد. برای همین تماشاگران با این نوع بازیگر همذات پنداری نمی کنند.
بازیگران بزرگی چون رابرت دنیرو، از «میمیک» چهره بسیار خوبی برخوردار هستند و می دانند آن را چگونه به کار بگیرند تا تاثیر بیشتری داشته باشد. برای همین بازی آنان همیشه به چشم مخاطبان آمده و این نقش آفرینان را تحسین می کنند.
یکی از مهم ترین فاکتورهایی که بازیگران را از هم متمایز می کند همین «میمیک» چهره است. این فاکتور تفاوت زیاد بازیگران ایرانی و هالیوودی را نیز مشخص می کند. بازیگران ایرانی خواسته یا ناخواسته از «میمیک» چهره مناسب و تاثیرگذاری برخوردار نیستند، برای همین هرگز نتوانسته اند آن گونه که باید روی مخاطبان تأثیرگذار بوده و باورپذیر باشند.
هالیوود محل تجربه نیست، مکان ارائه تمام توانایی هاست. اگر بازیگری نتواند توان خود، به خصوص «میمیک» چهره مناسب را به نمایش بگذارد، سریع از دور خارج می شود. رقابت در آنجا حرف اول و آخر را می زند و در کشور ما رفاقت جای آن را گرفته است! اگر رقابتی وجود نداشته باشد، پیشرفتی نیز حاصل نخواهد شد.
به همین دلیل است که سال هاست حسرت داشتن یک بازیگر نسبتاً خوب بر دل مخاطبان ایرانی مانده است.
هالیوود کعبه آمال نیست، اما قله سینمای جهان و عرصه بهترین های دنیاست. بازیگرانی از کشورهای مختلف، توانسته اند در هالیوود برای خود نام و نشانی دست و پا کنند، اما چرا برای بازیگران ایرانی چنین اتفاق مبارکی رخ نداده و نمی دهد؟ این سؤالی است ساده که دست اندرکاران سینمای ایران باید پاسخ دهند، اما همیشه از پاسخ دادن به آن شانه خالی کرده و می کنند. مطمئناً یکی از دلایل مهم عدم موفقیت بازیگران ایرانی در هالیوود، نداشتن «میمیک» چهره مناسب است تا بتوانند بازتاب دهنده حس به مخاطبان باشند. اگر این فاکتور مهم در سینمای ایران رعایت نشود، هرگز بازیگر تأثیرگذاری در جهان نخواهیم داشت.