برای جامعه سینما :مهدی سلطانی گردفرامرزی/فیلم زندان زنان(منیژه حکمت، ۱۳۷۹) یک تاریخ حدوداً بیست ساله از وضعیت زنان زندانی را روایت میکند. یک رئیس زن وارد زندان میشود و قوانین سفت و سختی برای زندانیان وضع و هرگونه مقاومتی از سوی زنان زندانی را به شدت سرکوب میکند. در این بیست سال زنان و دختران زیادی وارد زندان میشوند و اتفاقات زیادی میافتد.
پیام فیلم در درجه اول نشان دادن تأثیرات منفی زندان بر زندانی است. بدین صورت که در زندان شخصیت مجرم به تمام معنا مورد تعرض قرار میگیرد و شکسته میشود و این خلاف همهی حقوق انسانی است. همچنین رئیس سختگیر زندان پس از گذشت بیست سال، به این مسئله پی میبرد که سختگیری زیاد به جای اصلاح، افراد زندانی را در انجام جرم مصممتر میکند. فرایند مقاومت زندانیان در برابر زندانبانان نیز در فیلم به خوبی نشان داده میشود.
در این فیلم ما تعداد زیادی زن مجرم داریم. میترا یکی از مجرمان، دارای شخصیتی انسانی نشان داده میشود که میکوشد در برابر خشونت زندانبانها، نوعی حمایت از مجرمان ضعیف در زندان به وجود آورد. فیلم همچنین به جرمزا بودن زندان اشاره میکند.
سحر یکی از دختران زندانی که نسبت به دیگر مجرمان سالمتر است، در محیط خشن زندان، مورد تعدی و تجاوز همبندیان خود قرار میگیرد و در شرایط بیتوجهی محض رئیس زندان به وضعیت او و سایر زندانیان، خودکشی میکند. رئیس زندان از طریق شکستن هرگونه مقاومت در بین زندانیان و مقاومت در برابر تلاشهای خیرخواهانه میترا، ناخواسته باعث تجاوز و تعدی به سحر میشود.
همچنین در فیلم صحنههایی گویای تلاش نگهبانان مرد برای تعدی به زنان زندانی و مقاومت آنها نشان داده میشود.
بیشتر بخوانید:جامعه شناسی فیلم های«ازو»/شخصیت هایی که از زندگی راضی اند
مقاومت غیرعقلانی مسئولان زندان در برابر هرگونه اعتراض زندانیان و بیتوجهی آنها به شرایط سنی و جنسی زندانیان، موجب انواع آسیبها و انحرافات در میان زندانیان میشود.
زندان در این فیلم، کوچک شده نهادهای اجتماعی دیگر است. در صحنهای از فیلم، میترا از رئیس زندان میخواهد سحر را به دلیل دختر بودن و برای جلوگیری از انحرافات به بخش خیاطخانه زندان ببرد، اما رئیس زندان با این استدلال که او حق ندارد در کارهای زندان دخالت کند با این پیشنهاد مخالفت میورزد که همین مسئله خودبهخود به سوی فاجعه کشیده میشود.
در نهایت رئیس سختگیر زندان درمییابد که باید با زندانیان و سرکرده آنها مدارا کند. و راهکارهای آنها میتواند در کاهش جرم در زندان مؤثر باشد. همراهی او با میترا در اواخر فیلم، باعث نجات دختری میشود که گویا یکی از نگهبانان مرد قصد تعرض به او را داشته است. تلاش نهایی رئیس زندان برای رهایی میترا خود گواهی بر این است که او پی برده است که مجازات زندان راهحل اصلاح افراد نیست و باید تلاش کرد تا افراد هرچه زودتر از آن خلاص شوند.
در مجموع، فیلم زندان زنان در پی بازتعریف جرم و عمل مجرمانه است. فیلم تلویحاً به این مسئله اشاره میکند که مجرم بودن به تعریفی بازمیگردد که قانونگزاران از عمل مجرمانه ارائه میدهند و نه به نفس یک عمل.
همچنین ناقضان قانون به صورت گزینشی و برحسب موقعیت و جایگاه اجتماعیشان تنبیه میشوند. ما در فیلم با نقض همهی حقوق انسانی از ناحیه رئیس زندان و موارد تعدی زندانبانان به زنان مواجه هستیم. اما این مسائل از دید مجریان قانون مورد اغماض قرار میگیرد و پیگیری نمیشود. در عوض کوچکترین خطا و مقاومت زندانیان به شدیدترین وجه مجازات میشود. حتی فضای اقتدارطلبانه زندان تعدی و تجاوز را تسهیل میکند.
One Comment
بازخورد: نقد فیلم برادرم خسرو/ نمادی برای تحول فردی و اجتماعی - رسانه تحلیلی «جامعه سینما»